باغچه بیدی 15 - نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
در این سایت رمان های صلاح الدین احمد لواسانی با ویرایش بروز منتشر می گردد
باغچه بیدی 15 - نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی
چهار شنبه 22 آبان 1398 ساعت 19:10 | بازدید : 100 | نویسنده : کاتب | ( نظرات )

فصل پانزدهم - نسیم و آسد محسن


 
عاقد : قال رسوالله
النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی ، فَلَیْسَ مِنِّی‏
پیامبر اکرم (ص) است می فرمایند : ازدواج، سنّت  من است. هر کس از سنّت من رویگردان شود از من نیست.
دوشیزه محترمه ، مکرمه نسیم ولد خانی  فرزند کریم ، به بنده وکالت می دهید شما را به عقد و ازداوج دائم آقای سید محسن منفرد فرزند سید حسین با مهریه یک جلد کلام الله مجید ، چهار ده سکه طلای بهار آزادی ، یک سفر مفرده حج عندالاستطاعه و یا یک حج عمره در بیاورم ؟
ملیحه گفت: عروس ما گُله رفته گلستان دوستاش رو ببینه .
 
عاقد گفت : همیشه گل باشند ، اما عمرشان طولانی ........ . برای بار دوم می پرستم ؛ دوشیزه محترمه ، مکرمه نسیم ولد خانی  فرزند کریم به بنده وکالت می دهید شما را به  عقد و ازداوج دائم آقای سید محسن منفرد فرزند سید حسین با مهریه معلوم شامل یک جلد کلام الله مجید ، چهار ده سکه طلای بهار آزادی ، یک سفر مفرده حج عندالاستطاعه ویا یک حج عمره در بیاورم ؟
ملیحه : عروس برای خوش عطر کردن زندگی شاه دوماد رفته گلاب بیاره .....
عاقد : بسلامتی و میمنت و خوش بختی  و خوشبویی ....... برای سومین بار سوال میکنم . دوشیزه محترمه ، مکرمه نسیم ولد خانی  فرزند کریم به بنده وکالت می دهید شما را به  عقد و ازداوج دائم آقای سید محسن منفرد فرزند سید حسین با مهریه معلوم شامل یک جلد کلام الله مجید ، چهار ده سکه طلای بهار آزادی ، یک سفر مفرده حج عندالاستطاعه ویا یک حج عمره در بیاورم ؟
ملیحه برای سومین بار جواب میده : عروس رفته برای خوشبختی دوتاشون دعا کنه .
عاقد : مستجاب الدعوه باشد انشالله در درکاه خداوند متعال ...... عروس خانم یک بار دیگر سوال میکنم :  دوشیزه
محترمه ، مکرمه نسیم ولد خانی  فرزند کریم به بنده وکالت می دهید شما را به  عقد و ازداوج دائم آقای سید محسن منفرد ، فرزند سید حسین با مهریه معلوم شامل یک جلد کلام الله مجید ، چهار ده سکه طلای بهار آزادی ، یک سفر مفرده حج عندالاستطاعه ویا یک حج عمره در بیاورم ؟
خانم سادات جلو رفت و زیر لفظی رو که تهیه کرده بود به نسیم داد و ماچش کرد .
نسیم که اشگ چشماش رو پر کرده بود گفت : با اجازه خاله جونم و سایر بزرگتر ها بله ....... صدای دست و هلهله از توی اتاق عقد بالا رفت .......
عاقد بعد از گرفتن وکالت به اتاق مردانه آمد و خانم ها رو برای جشن و پای کوبی تنها گذاشت. تعداد مهمونا زیاد نبود . همون دوستان نزدیک که همیشه با هم بودیم و بستگان سید محسن و بچه های محل که از بچگی با هم دوست بودیم
عاقد رو به داماد کرد و گفت : به شما تبریک می گم. و امید وارم زندگی سعادتمندی داشته باشین. لحظاتی پیش عروس خانم به من وکالت دادند تا ایشان رو به عقد و نکاح دائم شما در بیارم. آیا شما هم به من وکالت می دهید. تا ایشان را به عقد شما در بیاورم ؟
محسن گفت : وکیل هستید حاج آقا
حاج آقا شروع کرد به جاری کردن صیقه و از جانب نسیم گفت : زَوَّجْتُ مُوَكلَتى مُوَكلَكَ عَلَى الصَّداقِ الْمَعْلُومِ
سپس از طرف سید محسن گفت : قَبِلتُ التَّزوِیجَ لِمُوَکِّلِی عَلَی المَهرِ المَعلُومِ
 
واین جملات رو سه بار تکرار کرد و بعد دفتر ثبت عقد را باز کرد و ازسید خواست  اون رو امضا کنه . بعد نوبت حاج عباس و سایر بزگترا شد که دفتر رو بعنوان شاهد امضا کنند . در این زمان حاج آقا روبه من کرد و گفت: فقط امضای ارباب نوید مونده : خجالت کشیدم . انشالله بزودی خطبه عقد شما رو بخونم. انشاللهی گفتم و دفتر رو امضا کرد.
حاج آقا گفت : باید به اتفاق داماد نزد عروس خانوم بریم و یک امضا هم از ایشان بگیرم.
به طرف اتاق عقد رفتیم و این کار هم به خیر و خوشی به انجام رسید . نه سید و نه نسیم هیچکدوم روی زمین بند نبودن
از خوشحالی . کیک بریده شد و زندگی و شیرین کامی مشترک اون دوتا آغاز شد.

 

                                                                                                پایان فصل پانزدهم




موضوعات مرتبط: باغچه بیدی , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست










می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 18
بازدید هفته : 77
بازدید ماه : 131
بازدید کل : 4609
تعداد مطالب : 95
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان رمان های صلاح الدین احمد لواسانی و آدرس katef.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 95
:: کل نظرات : 3

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 8
:: باردید دیروز : 18
:: بازدید هفته : 77
:: بازدید ماه : 131
:: بازدید سال : 943
:: بازدید کلی : 4609